خانه / مطالب آموزشی / اختلالات / اختلال شخصیت پارانویید

اختلال شخصیت پارانویید

اختلال شخصیت پارانویید یک نوع از اختلالات شخصیت است که با بدگمانی، بی‌اعتمادی و سوءظن شدید نسبت به دیگران همراه است. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً  فکر می‌کنند که دیگران قصد آسیب رساندن، تحقیر کردن یا خیانت کردن به آن‌ها را دارند. مبتلایان به این اختلال:

  • دائما در تعهد، وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و همکاران خود شک می کنند.
  • تمایلی به اعتماد به دیگران یا به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی خود ندارند.
  • معمولا کینه‌ورز هستن و تمایلی به بخشش دیگران ندارند.
  • در برابر انتقادات حساسیت زیاد و واکنش نامتناسب نشان می دهند و به سرعت عصبانی می شوند.
  • معمولا رفتارهای بدون منظور دیگران را به صورت منفی تنفسیر می کنند.
  • در موقعیت‌های عادی حس خطر و تهدید می کنند.
  • نسبت به همسر یا شرکای عاطفی خود سوءظن دارند که دارند به آنها خیانت می کنند.

سبب شناسی اختلال شخصیت پارانویید یک موضوع پیچیده و چند عاملی است که علت دقیق آن هنوز مشخص نشده است.اما بر اساس تحقیقات موجود، می توان گفت که ترکیبی از علائم ژنتیکی، بیولوژیک، محیطی و روانشناختی در بروز این اختلال نقش دارند. برخی از عوامل مؤثر در سبب شناسی این اختلال عبارتند از:

  • عوامل ژنتیکی: برخی از مطالعات نشان داده اند که اختلال شخصیت پارانوئید در خانواده های دارای سابقه ای از اسکیزوفرنی با اختلال هذیان بیشتر دیده می شود. این نشان می‌دهد که وجود ژن‌های خاص ممکن است حساسیت به این اختلال را افزایش دهد.
  • عوامل بیولوژیک: برخی از تغییرات در ساختار یا عملکرد مغز، به ویژه در قسمت های مربوط به تفکر، حافظه و هوش، ممکن است باعث شود که فرد به طور نادرست واقعیت را تفسیر کند و به دنبال الگوهای پنهان باشد.همچنین برخی از تغییرات در سطح هورمون‌ها یا ‌پیام‌رسان‌های عصبی ممکن است رفتار و حالات خلق فرد را تحت تأثیر قرار دهند.
  • عوامل محيطي: برخي از تجارب زندگي، به ويژه در دوران كودكي يا نوجواني، ممكن است منجر به توليد باورهاي پارانوئيد شود. برای مثال، آسيب‌هاي جسمي يا عاطفي، سوء استفاده يا آزار، ناديده گرفته شدن، فقدان حمايت يا عشق، تبعيض يا ظلم، جابجائي يا جنگ و خشونت. این تجارب ممکن است باعث شود که فرد حس ناتواني، ناتمامي، بي‌ارزشي يا تحقير شدگي داشته باشد و به ديگران بي‌اعتماد يا بدگمان شود.
  • عوامل روان‌شناختي: برخي از الگوهاي فكري، هيجاني و رفتاري كه فرد آموخته يا تقويت كرده است، ممكن است منجر به پديد آوردن يا حفظ باورهاي پارانوئيد شود. برای مثال، فرد ممکن است به خود تعلیم دهد که همیشه مراقب باشد و به هیچ کس اعتماد نکند، یا از روش‌های دفاعی مانند فرافکنی، پیش‌داوری یا انتساب به خود برای کاهش تنش یا ترس استفاده کند .

اختلال شخصیت پارانوئید می‌تواند در زندگی روزمره، روابط اجتماعی، شغلی، بین فردی و تحصیلی فرد مشکلات جدی ایجاد کند. برخی از مشکلات رایج این اختلال عبارتند از:

  • روابط اجتماعی: افراد مبتلا به این اختلال معمولاً دارای روابط سرد، دور و بی‌احساس با دیگران هستند. آن‌ها به سختی به دیگران اعتماد می‌کنند و همیشه در انتظار خیانت، تحقیر یا آسیب رساندن به آن‌ها هستند. آن‌ها ممکن است به دوستان، خانواده یا همسایگان خود سوءظن داشته باشند و با آن‌ها درگیر یا دشمن شوند. آن ها معمولا کینه ورز، بدبین و ناراضی هستند و به سختی درخواست کمک می کنند یا به دیگران کمک می کنند.
  • روابط شغلی: افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در محل کار با مشکلات فراوان روبرو شوند. آن‌ها ممکن است با همکاران یا رئیس خود در تعارض باشند و به آن‌ها بدگمان یا بدخواه باشند. آن‌ها ممکن است نقش خود را در کار بزرگ یا مهم تصور کنند و فکر کنند که دیگران قصد سرقت جایگاه آن‌ها را دارند. آن‌ها ممکن است به سختی در کار گروهی شرکت کنند و نظرات یا پیشنهادات دیگران را نادیده بگیرند یا رد کنند.
  • روابط تحصیلی: افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در مسیر تحصیل با مشکلات عملکردی یا رفتاری روبرو شوند. آن‌ها ممکن است با معلمان، اساتید یا هم‌کلاسی های خود در تعارض باشند و به آن‌ها بدگمان یا بدخواه باشند. آن‌ها ممکن است به سختی در پروژه‌های گروهی همکاری کنند و معمولا نظرات یا بازخوردهای دیگران را قبول نمی کنند.
  • روابط بین فردی: افراد مبتلا به این اختلال معمولاً قادر به برقراری روابط عاطفی نزدیک و صميمي نيستند. آن‌ها ممکن است به شريك عاطفي خود سوءظن داشته باشند و به خیانت او شک کنند. آن‌ها ممکن است رفتارهای کنترل‌گر، حسادت‌ورز، سرزنش‌گر یا خشونت‌آمیز نسبت به شریک عاطفی خود بروز دهند. ممکن است به سختی احساسات خود را بیان کنند و از محبت کردن یا دریافت محبت خودداری کنند. آن ها ممکن است نسبت به فرزندان خود بی عدالت رفتار کنند و آنها را به شدت تحت نظر بگیرند یا محدود کنند.

اگر شریک عاطفی شما مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید باشد، ممکن است روابط شما با او دچار چالش‌ها و سختی‌های زیادی شود.این باورهای نادرست ممکن است باعث شود که شریک عاطفی شما، به شما اعتماد نکند، از شما سوالات زیادی بپرسد، به شما توهین کند، حسادت و رفتار کنترل کننده داشته باشد و حتی به خیانت شما شک کند. این رفتارهای نامطلوب ممکن است روابط عاطفی و اجتماعی شما را تحت تأثیر قرار دهد و باعث بروز احساسات منفی مانند عصبانیت، نارضایتی، تنهایی، ناراحتی و گناه در شما نیز شود.برای حفظ سلامت روان خود و حفظ رابطه‌ خود با شریک عاطفی مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئیدتان، ممکن است نیاز به دریافت کمک حرفه‌ای داشته باشید. برخی از راه‌های موثر برای کمک به خود و شریک عاطفی خود عبارتند از:

  • احترام به حقوق و حریم خصوصی هر دو طرف. سعی کنید به شریک عاطفی خود فضای لازم را بدهید و از تحقیر یا تقلید کردن او خودداری کنید.همچنین از او بخواهید که به حقوق و حریم خصوصی شما هم احترام بگذارد و از سوالات زائد یا تجسس بپرهیزد.
  • صبر و حوصله داشته باشید. سعی کنید این موضوع را درک کنید که شریک عاطفی شما دچار یک اختلال روان‌پزشکی است و نمی‌تواند به راحتی باورهای پارانوئید خود را تغيير دهد. در برابر رفتارهای نامطلوبش از خود دفاع نکنید و با او به مقابله نپردازید.در عوض سعی کنید با آرامش و مهربانی با او صحبت کنید و از او بخواهید که به شما گوش دهد.
  • تشویق شریک عاطفی خود به دریافت درمان. اگر شریک عاطفی شما قبول نمی‌کند که مشکلی دارد یا نمی‌خواهد به روان‌پزشک یا روان‌درمانگر مراجعه کند، ممکن است برای شما سخت باشد که به او کمک کنید. در این صورت، می‌توانید از یک دوست یا خانواده‌ای که او به آن‌ها اعتماد دارد، بخواهید که با او صحبت کنند و او را تشویق به دریافت درمان کنند.همچنین می توانید با روانپزشک یا روانشناس خود مشورت کنید و راه های مناسب برای برقراری ارتباط با شریک عاطفی خود را بپرسید.
  • مراقب خودتان باشید. زندگی با شخص مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است بسیار خسته کننده و فشار آور باشد. برای حفظ تعادل و سلامت خود، لازم است که به نیازهای فیزیکی و روحی خود توجه کنید و از فعالیت‌های مورد علاقه خود لذت ببرید.همچنین می توانید از گروه های پشتیبانی یا مشاوره استفاده کنید و با دوستان یا اعضای خانواده ای که شما را درک و حمایت می کنند، صحبت کنید.

برای تشخیص دقیق این اختلال، لازم است فرد مورد معاینه شود. درمان معمول برای این اختلال شامل روان‌درمانگري شناختي- رفتاري (CBT) و دارو درماني است. هدف CBT آموزش فرد به شناسایی و تغيير الگوهای فكري ناسالم و رفتارهای مضر است.

گردآورنده: معصومه مدانلو (کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی)

مطلب پیشنهادی

ارج گذاشتن به تلاش ها و پیشرفت ها

ارج گذاشتن به موفقیت نوجوان ها کار دشواری نیست.اما باید توجه داشت که موفقیت همه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *