جذابیت در آشنایی

معمولا اولین گام جهت آشنایی با یک نفر، جذابیت اوست و نقش بسزایی در آغاز و گسترش آشنایی زن و مرد دارد. در مطالعات انجام شده، جذابیت ظاهری بیشترین تاثیر غیرمنطقی را بر اکثریت افراد دارد و یکی از مهمترین شاخصه هایی است که با تعداد افراد خواستار ازدواج با فرد تاثیر دارد. در نگاه اول جذاب ترین افراد به احتمال زیاد افرادی گرم، حساس، مهربان، به روز و با کفایت هستند.

جذابیت ظاهری می تواند فرد را درگیر فرایند آشنایی کند اما لزوما ارتباط طولانی مدت و شادی را به همراه نخواهد داشت. علی رغم همه آنچه که هر دو جنس درباره جذابیت ایده آل مدنظر دارند، به طور واقعی همسری را انتخاب می کنند که به لحاظ جذابیت همانند خودشان باشد.

همسر جذاب بر موقعیت اجتماعی فرد تاثیر دارد. اما موقعیت اجتماعی برای برخی افراد مهمتر است.مردانی که برای آنها نگاه دیگران و موقعیت اجتماعی مهم است، به ظاهر و جذابیت ظاهری همسر توجه بیشتری دارند در حالیکه مردانی که توجه کمتری به موقعیت اجتماعی دارند به عوامل شخصیتی ارزش بیشتری می دهند و به ظاهر همسر توجه کمتری می کنند.

جذابیت ظاهری غیرمعمول، درعین حال که یک مزیت است می تواند یک نقطه ضعف باشد چرا که افراد فوف العاده جذاب با پیشنهاد های اغواگرانه محاصره می شوند و به ستوه می آیند در عین حال به نظر می رسد که جامعه نسبت به این افراد به لحاظ هنجار های خود سخت گیر تر است. بنابراین زنانی که جذابیت بالایی دارند احتمال این هست که مجبور باشند همسری را با جذابیت کمتر انتخاب کنند و دائما وفاداری خود را به او ثابت کنند. البته ظاهر جذاب احتمالا به رضایت زناشویی بیشتر و یا زندگی شادتر رهنمون نمی شود.

“یک شخصیت قوی در حال شکل گیری” یا “بالقوه موفق” برای خانم ها به عنوان جذابیت شخصیتی مطرح است. به نظر می رسد که دورنمای موفقیت مرد برای خانم ها بیشتر از جذابیت ظاهری اهمیت دارد.

سومین منبع جذابیت “موقعیت اجتماعی” فرد است. موقعیت اجتماعی شامل طبقه اجتماعی، موقعیت اقتصادی، شان و منزلت اجتماعی، شهرت، اعتبار، اصالت خانوادگی، تحصیلات، شغل، قومیت، مذهب، زبان و فرهنگ می شود. طبقه اجتماعی بالا برای دیگر طبقات اجتماعی از جذابیت برخوردار است؛ بنابراین امکان اینکه فردی از طبقه پایین تر جذب فردی از طبقه بالاتر شود، هست.تحصیلات فرد از دو جهت مهم است: یکی به دلیل اینکه تحصیلات بالاتر، شغل بهتر و وضعیت اقتصادی بهتری را نوید می دهد و در عین حال از توانمندی، هوش و فهم نیز اطلاع می دهد.شغل فرد نیز از چند جهت اهمیت دارد: شان و منزلت اجتماعی و دیگری میزان درآمد و توانمندی اقتصادی فرد.

یکی دیگر از منابع جذابیت، “شباهت هایی” است که با هم داریم. هر چند شباهت ها بین دو نفر بیشتر باشد، جذابیت بیشتری به وجود می آید. شباهت ها بیشتر در مورد اندیشه ها، باور ها و نگرش ها است. این در حالی است که “تضاد ها” نیز به عنوان منبع دیگری از جذابیت در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال یک فرد خجالتی ممکن است فردی صبور و شجاع را جذاب بداند، فردی که پر سروصدا و پر حرف است، ممکن است کسی را که کم حرف و بی سروصدا است را جذاب بداند. تضاد ها به صفات و شرایطی اشاره دارد که ما تجربه نکردیم یا فاقد آن هستیم اما آن را جذاب می دانیم و خواهان آن هستیم که صاحب آن صفت یا دارای آن شرایط باشیم.

نظریه های آشنایی

دو نظریه قدیمی در این باب وجود دارد یکی اینکه همانند آنچه پیش تر توضیح دادیم، ما بیشتر به افرادی علاقمند می شویم که ما را کامل کنند مثلا فرد خجالتی از فرد جسور خوشش می آید یا یک فرد اجتماعی و اهل رفت و آمد یک فرد منزوی و اهل مطالعه را جذاب می داند. فرض اصلی این نظریه این است که ما تمایل داریم کسی را جست و جو کنیم که دارای آن چیزی است که ما نداریم و مایل به داشتن آن هستیم. بسیاری از مردم این نظریه را می پذیرند چرا که به نظر می رسد منبعی برای شهود و احساس در آن نهفته است. اما انتخاب همسر با آشنایی تفاوت دارد. تحقیقات نشان می دهد که در اکثر ازدواج های موفق، دو طرف معمولا از بسیاری جهات به هم شبیه هستند.

نظریه بعدی حاوی این فرض است که هر چه شباهت ها و همانندی ها بیشتر باشد دو طرف مایل به آشنایی با هم هستند. این همانندی های قومی، فرهنگی، طبقه اجتماعی، مذهبی، ارزش های مشترک، سن و سال نزدیک به هم و سطح تحصیلاتی مشابه و علایق مشترک، بنیان و پایه استواری برای ایجاد زندگی مشترک است. در مورد علاقه مشترک لزوما منظور این نیست که هر دو یک علاقه را دنبال کنند بلکه ممکن است به طور فردی به آن بپردازند اما هر دو نفر به آن حوزه علاقمند باشند. البته همه آنچه که گفته شد به این معنی نیست که اگر دین این دو نفر یا ملیت آنها با هم تفاوت داشت الزاما روابط آنها پایدار و موفق نخواهد بود بلکه افرادی هستند که علی رغم تفاوت در برخی از زمینه های فوق، ازدواج موفقی را تجربه کرده اند اما به طور کلی این اصل صادق است که هر چه مشترکات بیشتر باشد و هر آنچه که می توانند در زندگی مشترک با هم سهیم شوند بیشتر باشد آن زندگی و ارتباط راحت تر و آسان تر خواهد بود. بنابراین اکثر متخصصان موافق این هستند که اگر می خواهید ازدواج موفق، با ثبات و شادمانی داشته باشید، باید به جست و جوی فردی باشید با خصوصیات و کیفیاتی که در انتخاب بهترین دوست به دنبال آن هستید یا به عبارت دیگر با کسی ازدواج کنید که مانند صمیمی ترین دوست شماست.

گردآورنده: معصومه مدانلو( کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی)

مطلب پیشنهادی

ارج گذاشتن به تلاش ها و پیشرفت ها

ارج گذاشتن به موفقیت نوجوان ها کار دشواری نیست.اما باید توجه داشت که موفقیت همه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *