خانه / مطالب آموزشی / سبک های تفکر کمالگرایی

سبک های تفکر کمالگرایی

انسان ها برای حل مسائل، اطلاعات را پردازش می کنند و اغلب با استفاده از آنچه روانشناسان یافتار می نامند محیط خود را تفسیر می کنند.با این حال افراد اطلاعات را گاهی اوقات نادرست یا سوگیرانه تجزیه و تحلیل می کنند. روانشناسان گاهی اوقات سبک های تفکر را تحریف های شناختی می خوانند؛ به خصوص وقتی که این سبک ها سوگیری منفی دارند.این تحریف ها به احتمال زیاد باعث می شود که افراد اضطراب،افسردگی،خشم و دیگر حالات هیجانی منفی را احساس کنند. در ادامه تعدادی از سبک های منفی اندیشی را بررسی می کنیم که همپوشانی چشمگیری با هم دارند و یک فکر کمالگرایانه خاص ممکن است در طبقات متعددی قرار گیرد.

تفکر همه یا هیچ و معیار های بیش از حد افراطی

وقتی تفکر همه یا هیچ بر ذهن حکمفرماست، فرد اوضاع را به صورت درست یا غلط می بیند؛بدون در نظر گرفتن اینکه اوضاع اغلب اوقات پیچیده است و بین دو حد نهایت “درست” و “غلط” غالبا نقاط بسیاری وجود دارد.افکار همه یا هیچ که بر رفتار دیگران متمرکز هستند(مانند “افراد باید کارها را به روش من انجام دهند در غیر این صورت کارشان غلط است”) احتمالا با خشم رابطه دارند.همچنین افکار همه یا هیچی که بر رفتار خود فرد متمرکز هستند(مانند “اگر هنگام برخورد با بچه هایم از کوره در بروم، والد بدی هستم”) اغلب اوقات با احساس های اضطراب، افسردگی یا بی کفایتی همبسته هستند.

فیلتر کردن

خطای فیلتر کردن سبب می شود فرد به طور انتخابی بر جزییات منفی تمرکز می کند و آنها را بزرگ می نماید.این اتفاق به قیمت کنار گذاشتن اطلاعات مثبت تمام می شود به این دلیل که کم اهمیت تلقی می شوند.

ذهن خوانی

در خطای ذهن خوانی فرد فرض می کند که می داند دیگران چه فکری می کنند.همچنین می داند که افکارشان در مورد او منفی است.این سبک تفکر در افراد کمالگرا رایج است و ممکن است در افسردگی و اضطراب نقش داشته باشد.

بیش از حد برآورد کردن احتمال

کمالگرایی غالبا با این گرایش همراه است که فرد مبتلا وقوع رویداد های منفی را محتمل تر از آنچه واقعا هست، پیش بینی می کند.مثلا با اینکه علی همیشه نمرات عالی می گیرد اما قبل از هر امتحان معتقد است که قطعا در آن درس نمره قبولی نخواهد گرفت.

دید بسته یا نگرش تک بعدی

دید بسته سبکی شناختی است که وقتی بر ذهن حکمفرما می شود افراد توجه بسیار زیادی به جزییات می کنند و بنابراین نمی توانند همه جوانب را در نظر بگیرند.دید بسته می تواند حرکت افراد را کُند کند و در اتمام کارها خلل ایجاد نماید.

حساسیت بین فردی

افراد کمالگرا غالبا بیش از حد نگران نظرات دیگران هستند.بیشتر آدم ها ترجیح می دهد که دیگران دوستشان داشته باشند.با این حال کمالگرایی ممکن است که با نیاز شدید به تایید از جانب دیگران همراه باشد.به عنوان مثال فکر می کنند که اگردیگران فکر کنند که من آدم بی کفایتی هستم پس حتما بی کفایت هستم.

تفکر فاجعه ساز

تفکر فاجعه ساز یا فاجعه سازی بر این فرض غلط استوار است که اگر پیامدی منفی اتفاق بیفتد فرد نمی تواند با آن مقابله کند.این سبک تفکر شامل چنین پیش بینی هایی نیز هست: اگر رویداد های خاصی اتفاق بیفتد غیر قابل کنترل خواهند بود.سبک تفکر فاجعه ساز در افرادی رایج است که مستعد مسائلی از قبیل اضطراب، افسردگی و خشم هستند.

معیار های سخت گیرانه و انعطاف ناپذیری

همه انسان ها معیارهایی دارند که نه تنها رفتارشان را متاثر می سازد بلکه کمک می کند تا تصمیم بگیرند آیا سعی کنند بر رفتار دیگران اثر بگذارند یا خیر(مثلا به همکاران بازخورد سازنده بدهند تا عملکرد خود را در پروژه موردنظر بهبود بخشند).افراد وقتی به هدف خاصی نمی رسند یا قادر نیستند بر دیگران تاثیر بگذارند ممکن است به تلاششان ادامه دهند یا معیارها و توقعات خود را پایین بیاورند.اما در افراد کمالگرا، پایین آوردن معیارهای خود اینطور تلقی می شود که دارند تسلیم می شوند یا به کمتر از آنچه باید رضایت می دهند.این سبب می شود فرد نتواند راجع به معیار هایی که برای خود و دیگران تعیین می کند انعطاف پذیر باشد. انعطاف ناپذیری در این افراد سبب می شود که خود یا دیگران را به باد انتقاد بگیرند و برایشان سخت است که تشخیص دهند چه زمانی اشکال ندارد قواعد را زیر پا بگذارند.

تصور مسئولیت افراطی و نیاز شدید به کنترل

افراد کمالگرا غالبا بیش از آنچه واقعا هست، بر این باورند که بر رویداد های زندگی خود کنترل دارند.باور مزبور ممکن است منجر شود که تصور کنند در قبال برخی از رویدادها بیش از حد مسئول هستند. این تصور ممکن است منجر شود که زمان بسیار زیادی را صرف انجام کارها کنند،بارها و بارها چیزهای موردنظر را چک کنند یا دست به هر کاری بزنند تا اشتباهی مرتکب نشوند یا آسیب نبینند.در نتیجه افراد کمالگرا ممکن است بر این باور باشند که مهم است رفتار و افکار عزیزان خود را کنترل کنند تا دست از پا خطا نکنند یا آسیب نبینند و این ایراد گرفتن های مداوم منجر به مشکلات ارتباطی خواهند شد.

باید اندیشی ها

باید اندیشی ها قواعد مستبدانه ای در این باره هستند که امور مختلف باید چه گونه باشد.اگر دیگران از این قواعد تخطی کنند فرد ممکن است خشمگین یا آزرده خاطر شود.اگر افراد از قواعد خود تخطی کنند اغلب اوقات احساس گناه،غمگینی، بی کفایتی یا اضطراب می کنند.به عنوان مثال: بچه هایم باید همیشه هر چیزی را که به آنها می گویم، انجام دهند.

مشکل در اعتماد به دیگران

کمالگرایی غالبا با این مشکل همراه است که فرد نمی تواند به دیگران اعتماد کند و بگذارد کارها را به انجام برسانند و معمولا در سپردن کار ها به دیگران مشکل دارند. یا ممکن است تصور کنند که وقتی افراد کارها را در محیط کار یا دیگر موقعیت ها انجام می دهند باید آنان را از نزدیک زیر نظر داشته باشند.

مقایسه های اجتماعی نامناسب

ما از طریق مقایسه خود با دیگران،عملکردمان را ارزیابی می کنیم.هرکسی برخی افراد را مثل خود تلقی می کند و برای اینکه ببیند آیا در حد آنان هست یا نه، گاهی اوقات دست به مقایسه های اجتماعی می زند.افراد معمولا این مقایسه را با افرادی انجام می دهند که تصور می کنند در خصوص جنبه مورد نظر،مثل خودشان هستند یا کمی بهتر هستند.اما افرادی که کمالگرا هستند ممکن است متوجه شوند که بیش از سایر افراد دست به مقایسه های اجتماعی می زنند.به دنبال این مقایسه ها به احتمال بیشتری هیجانات منفی را احساس می کنند. همچنین افراد کمالگرا ممکن است به شیوه ای خود را با دیگران مقایسه کنند که نگرش های کمالگرایانه آنها حفظ شود.بنابراین خود را با افرادی مقایسه می کنند که در بعد خاصی خیلی قوی ترند.چنین اقدامی باعث می شود باورهایشان در این زمینه تقویت شود که باید معیار دست بالایی را برآورده کنند؛معیاری که دستیابی به آن تقریبا غیر ممکن است.در صورت تداوم باورهای کمالگرایانه، خودانگاره منفی و احساس بی کفایتی در شما پرورش می یابد.

مطلب پیشنهادی

ارج گذاشتن به تلاش ها و پیشرفت ها

ارج گذاشتن به موفقیت نوجوان ها کار دشواری نیست.اما باید توجه داشت که موفقیت همه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *